کسب آرامش شاید بزرگترین گمشده و البته بهترین آرزوی بشر امروزی باشد.
 
چکیده : امروزه بسیاری از مردم جهان، غالباً از روش هایی برای کسب آرامش و راحتی در زندگی استفاده می‌کنند که ناکارآمد بوده و آنها را به مقصود نمی‌رساند. این روش های نادرست که ما از آنها به عنوان روش های کاذب نام می‌بریم، بسیار فراوان و متنوع هستند.

تعداد کلمات 1898 / تخمین زمان مطالعه 9 دقیقه
 
 

مقدمه

از آن‌جا که کسب آرامش و راحتی برای بشر، هدفی بسیار مهم و جدی به شمار می‌رود، لذا در طی قرن اخیر آدمی تلاش های فراوانی کرده و روش های گوناگونی را برای مقابله با بیماری های روحی و روانی و ناآرامی ها و نگرانی های خود به کار برده است. اما تعمق در آنها و مشاهده واقعیت های بیرونی و موجود در عرصۀ زندگی فردی و اجتماعی، بخوبی نشان می‌دهد که بشر موفق نبوده است. امروزه بسیاری از مردم جهان، غالباً از روش هایی برای کسب آرامش و راحتی در زندگی استفاده می‌کنند که ناکارآمد بوده و آنها را به مقصود نمی‌رساند. این روش های نادرست که ما از آنها به عنوان روش های کاذب نام می‌بریم، بسیار فراوان و متنوع هستند. در این‌جا به برخی از موارد مهم و اصلی آن اشاره کرده و توضیحاتی در مورد نادرستی و ناکارآمدی هر یک بیان می‌کنیم.
 

1ـ تکنولوژی و اختراعات بشر

بشر برای کسب راحتی و آرامش بیشتر و استفاده بهینه از زمان و ابزار و وسایل، دست به تلاش گسترده‌ای در قرن اخیر زده است. حاصل این تلاش، اکتشافات و اختراعات گوناگونی بوده است از جمله برق، گاز، تلفن ثابت و همراه، تلوزیون، رایانه، هواپیما، اتومبیل، قطار، ماشین لباسشویی، جاروبرقی، تحولات و پیشرفت های شگرف پزشکی، مهندسی، صنایع و... اگرچه بدون تردید این اختراعات و پیشرفتها منافع فراوانی برای زندگی بشر داشته و تا حدودی موجب آرامش و راحتی او گردیده است، و ما به هیچ وجه در مقام رد و یا انکار آن نیستیم و اینها را نه تنها برای بشریت مفید، بلکه ضروری نیز می‌دانیم، لیکن نباید این واقعیت تلخ و انکارناپذیر را نیز نادیده گرفت که این پیشرفت ها و تحولات نه تنها آرامش و راحتی لازم و مورد توقع را به بشریت ارزانی نداشته است، بلکه خود مشکلات و تلخکامی های فراوانی را به دنبال داشته است.

اگر هواپیما اختراع شده و موجب سرعت و راحتی در مسافرت گردیده، از جانبی سقوط و مرگ های دلخراشی را هم به دنبال داشته و خانواده‌های زیادی را دچار تلخکامی ها و مشکلات ساخته است. اگر اتومبیل اختراع شده و موجب راحتی مسافرت و استفاده بهینه از زمان گردیده است، اما تصادفات مرگبار، نقص عضوها، جراحات دلخراش، ترافیک، آلودگی هوا، انواع بیماری های روحی و روانی و دعوا و درگیری های فراوانی را به همراه خود داشته است. اگر برق، روشنایی و انرژی را برای بشر به ارمغان آورده است، ولی در کنار خود، مرگها و معلولیت های ناشی از برق‌گرفتگی، زندگی شهری و وابستگی شدید به برق را در ابعاد مختلف زندگی به وجود آورده است، به گونه‌ای که اگر برای مدتی قابل توجه، برق شهر یا منطقه‌ای قطع شود، عملاً زندگی مردم در حوزه‌های مختلف شخصی، اقتصادی، اداری، حمل‌ونقل و... فلج خواهد شد.
بسیاری از افراد تصور می‌کنند اگر مال و ثروت زیادی فراهم و کسب کنند، در راحتی و آرامش بوده و از نگرانی و دغدغه رهایی خواهند یافت. این تصور سالهاست که در غرب به عنوان یک فرهنگ و باور نهادینه شده است و اصولاً سرمایه‌داری حاکم بر غرب ناشی از همین نگرش می‌باشد.
پیروان این تفکر، تصور می‌کنند هر چه بر میزان ثروت و دارایی آنها افزوده شود، راحتی و خوشبختی بیشتری خواهند داشت، لذا با تمام جدیّت و تلاش به دنبال کسب هر چه بیشتر مال و منال هستند؛ و هرگز به مال و ثروت در حد متوسط قانع نیستند. البته فقر، امری مذموم و ناپسند است و آدمی را دچار مشکلات و سختی های فراوانی می‌کند.


همین مشکل در مورد گاز شهری نیز صادق می‌باشد. آری اگر تلفن های ثابت و همراه، امکان تماس مردم را در اقصی نقاط جهان با یکدیگر تسهیل کرده و موجب صرفه‌جویی های فراوان مالی و زمانی گردیده است، اما در کنار خود مزاحمت های تلفنی، اضطرابهای ناشی از زنگ تلفن، زنگ های نیمه شب تلفن ها، کم شدن ارتباطات و مراودات انسانی ـ بویژه خانوادگی ـ و نیز سلب آرامش و راحتی را به دنبال داشته است.
اگر پیشرفت های چشمگیر پزشکی موجب درمان بیماری های گوناگونی ـ که قبلاً به سادگی موجب مرگ‌ومیرهای فراوانی می‌گردید ـ شده است؛ با این حال شاهد آن هستیم که میزان و انواع بیماری ها در بین مردم گسترش یافته است.
آری اگر رادیو و تلوزیون اختراع شده و منافع فراوانی را به بشر ارزانی داشته است، از سوی دیگر موجب تنبلی چشم، تلف کردن وقت انسان ها، کاهش فرهنگ مطالعه، کاهش فرهنگ اندیشه و تعقل، راحت‌طلبی، مشغول کردن کودکان به خود و دور کردن آنها از درس و مدرسه و از همه تلخ‌تر، متلاشی کردن فرهنگ خانوادگی و صمیمیت و گفتگوی اعضای خانواده گردیده و خانواده را از حالت دایره به خط مستقیم تبدیل کرده است! یعنی به جای این که اعضاء خانواده در کنار هم حلقه زده و دور هم جمع شوند؛ به صورت یک خط مستقیم رو به تلوزیون می‌نشینند و محور خانواده تلوزیون شده است!. معضلات و مشکلات فوق، در مورد همه پیشرفتها و اختراعات بشر صادق می‌باشد و ما برای خودداری از اطاله کلام از بررسی بیشتر موارد خودداری می‌کنیم.
باز هم در پایان این بحث تأکید می‌کنیم که ما در مقام رد این تحولات و پیشرفت بشر نبوده و علی‌رغم تبعات منفی آنها، وجود آنها را برای زندگی بشر لازم می‌‌دانیم. لیکن قصد ما تأکید بر دو مطلب است. اوّل این که این پیشرفتها و اختراعات مشکلات و تلخی های فراوانی را نیز به دنبال داشته‌اند که هر یک به نوبه خود موجب سلب آرامش و راحتی و شور و نشاط زندگی بشر گردیده است. دوم این که آدمی برای کسب راحتی و آرامش نباید صرفاً به این پیشرفت و اختراعات تکیه کند، بلکه اولاً تلاش کند خطرات و مشکلات ناشی از این اختراعات و پیشرفت ها را کاهش داده و از آنها استفاده بهینه و در حد نیاز نماید. ثانیاً به راهها و روش های مؤثر و مفید دیگری که برای کسب آرامش و راحتی روحی وجود دارد،[1] توجه کافی نموده و از آنها بهره‌برداری کند.

2ـ کسب ثروت زیاد

بسیاری از افراد تصور می‌کنند اگر مال و ثروت زیادی فراهم و کسب کنند، در راحتی و آرامش بوده و از نگرانی و دغدغه رهایی خواهند یافت. این تصور سالهاست که در غرب به عنوان یک فرهنگ و باور نهادینه شده است و اصولاً سرمایه‌داری حاکم بر غرب ناشی از همین نگرش می‌باشد. پیروان این تفکر، تصور می‌کنند هر چه بر میزان ثروت و دارایی آنها افزوده شود، راحتی و خوشبختی بیشتری خواهند داشت، لذا با تمام جدیّت و تلاش به دنبال کسب هر چه بیشتر مال و منال هستند؛ و هرگز به مال و ثروت در حد متوسط قانع نیستند. البته فقر، امری مذموم و ناپسند است و آدمی را دچار مشکلات و سختی های فراوانی می‌کند.

آنها که خود طعم تلخ فقر را چشیده‌اند، بخوبی می‌دانند که بی‌پولی چه فشارهای سخت و طاقت‌فرسایی را بر آنها تحمیل کرده و زندگی را به کام آنان تلخ و گاهی غیرممکن می‌سازد. شاید به همین خاطر هم باشد که عده‌ای برای فرار از فقر، به ثروت‌طلبی و کسب هر چه بیشتر پول روی می‌آورند. اینها تصور می‌کنند که یا باید فقیر بود و یا ثروتمند و سرمایه‌داری بزرگ! در حالی که دوری از فقر، لزوماً به معنی روی آوردن به پول‌پرستی و ثروت فراوان نیست، بلکه بین این دو نیز حالتهای مختلف و مراتبی وجود دارد. به هر حال تجربه عملی بشر، بویژه آنچه در کشورهای غربی و سرمایه‌داری شاهد آن هستیم، این است که ثروت به تنهایی و به خودی خود نتوانسته است بشر را به راحتی و آرامش کافی برساند و حتی در بسیاری موارد نتیجۀ معکوس داده است. یعنی بر اضطراب و نگرانی و تشویش خاطر فرد افزوده است. امروزه ثروتمندان زیادی در سراسر جهان از زندگیِ ناآرام و نگران در رنج و عذاب هستند و به دنبال گمشده‌ای هستند که آنها را به راحتی و آرامش برساند. نه تنها ثروتمندان، بلکه افراد پولدار متوسط نیز دچار همین مشکل هستند.

البته راهکار در این نیست که ثروتمندان خود را فقیر کنند تا راحت و آرام شوند! خیر، همان‌طور که گفته شد، فقر نیز به نوبۀ خود موجب اضطراب و نگرانی و هزاران مشکل جسمی و روحی و روانی می‌گردد، بلکه منظور چنین است که: اوّلاً ـ ثروت و مال فراوان، صاحب خود را شدیداً به خود مشغول می‌کند، دغدغه نگهداری مال، اداره کردن و به کارگیری ثروت، ضرر و ورشکستگی، به سرقت رفتن اموال، از بین رفت ثروت، تغییرات ناگهانی بازار و اقتصاد و... هر گونه راحتی و آرامش و حتی یک شب آرام را از صاحبش سلب می‌کند. او را از همسر و فرزندان جدا کرده و شدیداً به خود مشغول می‌سازد. حتی چنین افرادی از خوردن و آشامیدن راحت و آرام نیز محروم هستند. بنابراین نباید تصور کنند که ثروت زیاد لزوماً آرامش را به دنبال می‌آورد، بلکه خود عامل ناآرامی و دغدغه است. ثانیاً ـ آرامش و راحتی به عوامل گوناگون دیگری بستگی دارد ـ که بعداً به آنها اشاره خواهیم کرد ـ و لذا حتی با کاستن مشکلات ناشی از ثروت فراوان، لزوماً با مال و ثروت نمی‌توان به آرامش و راحتی دست یافت.

3ـ حرامخواری

افراد زیادی وجود دارند که خوردن مال مردم و حرامخواری را برای خود نوعی زرنگی و عُرضه می‌دانند! این گونه افراد که دچار همان تفکر غلط «کسب ثروت زیاد برای دستیابی به راحتی و آرامش» هستند، تصور می‌کنند از هر راهی که شده باید پول و ثروت به دست بیاورند، هر چند این اموال متعلق به دیگران باشد. سرقت، ربا، کلاهبرداری، خیانت در امانت، رشوه‌خواری و زورگیری از جمله روشهای بارز حرامخواران جهت کسب ثروت و مال می‌باشد. اینها تصور می‌کنند برای به دست آوردن زندگی لذتبخش توأم با آرامش و راحتی باید زرنگ بود و از هر راهی که می‌توان ـ هر چند نامشروع و حرام ـ به پول و ثروت دست یافت.
اما واقعیت های موجود ـ که البته نیازمند تعمق و دقت می‌باشد ـ خلاف این را نشان می‌دهد. زیرا این گونه افراد به علت تضییع حقوق دیگران دچار عذاب وجدان و ناراحتیهای درونی می‌شوند، و لذا از آرامش و راحتی لازم درونی برخوردار نیستند. البته بسیاری از اینها متوجه نیستند که ریشه و علت ناراحتی ها و مشکلاتشان چیست و به اصطلاح عامیانه نمی‌دانند از کجا ضربه خورده‌اند و معمولاً علت ناکامی ها و تلخی های زندگی خود را به گردن دیگران، یا بدشانسی می‌اندازند. ولی ریشه اصلی را باید در همان اعمال خلاف و تعدی به حقوق دیگران جستجو کرد. چنان که اشاره شد، اصولاً به دلیل این که کسب راحتی و آرامش به عوامل متعددی بستگی دارد، اگر شخص حرامخوار بر مشکلات مذکور هم غلبه کند، با صرف مالی که به دست آورده است، نمی‌تواند راحتی و آرامش را برای خود فراهم کند.
 

4ـ گناه و بی‌بندوباری

تصور این که داشتن محدودیت و مراعات برخی ممنوعیت ها، موجب می‌شود که آدمی دچار قید و بند شده و از راحتی و آرامش محروم گردد، موجب شده است که عده‌ای خود را از این قیود رها و آزاد کرده و مرتکب هر گناهی بشوند. لیبرالیسم غربی نیز ریشه در همین طرز تفکر دارد. اما سؤال اساسی این است که آیا میلیون ها انسانی که امروزه خود را غرق در انواع معاصی و گناهان کرده‌اند، از راحتی و آرامش لازم در زندگی برخوردارند؟! واقعیت های غیرقابل تشکیک موجود نشان می‌دهد که پاسخ منفی است و خود این افراد نیز به آن معترف هستند. ممکن است ارتکاب معاصی، لذت های محدود و زودگذری را به همراه داشته باشد، لیکن بحث راحتی و آرامش و دوری از نگرانی و اضطراب، مقوله دیگری است که نه تنها با ارتکاب معاصی به دست نمی‌آید، بلکه ـ همچنان که در بخش بعدی اشاره خواهیم کرد ـ ارتکاب گناه، خود عامل مهمی برای سلب راحتی و آرامش بوده و حسرت و ندامت و نگرانی و اضطراب فراوان و گوناگونی را به دنبال دارد. امروزه شاهدیم میلیون ها انسانی که در جهان، غرق در لجنزار انواع گناهان و بی‌بندوباری های اخلاقی و فساد و هرزگی هستند، نه تنها از آرامش و راحتی و زندگی خوب و سالمی برخوردار نیستند، بلکه در اثر خستگی و نفرت ناشی از تکرار گناهان، به دنبال مأمن و پناهگاهی می‌گردند تا خود را از این زندگی مَرارت‌بار نجات بدهند.
 
ادامه دارد...
 
منبع: برگرفته از کتاب روانشناسی آرامش و راحتی
موسسه فرهنگی قدر ولایت

بیشتر بخوانید :
روش های کاذب کسب آرامش و راحتی (بخش دوم)
آرامش بخش های زندگی
راه‌هایی برای دستیابی به آرامش
راه های رسیدن به آرامش روانی

:پی نوشت 
[1]
- به بخش دوم کتاب مراجعه شود.